کارگاه هنری نیهور

خانه » رویدادها » مصاحبه روزنامه همشهری

مصاحبه روزنامه همشهری

زنده‌ام به نگارگری

نویسنده: رضا یزدانی

زنده‌ام به نگارگری

1395/07/27

این روز‌ها کشیدن گل و مرغ و نگارگری مثل گذشته مورد توجه نیست و ذائقه مردم توجه و استقبال اندکی به هنرهای اصیل ایرانی دارد؛ هنرهایی که ریشه در تمدنی هزار ساله دارند. اما هنوز در گوشه‌گوشه کشور ما افرادی هستند که به دلیل علاقه خود در کنج خانه‌هایشان دست به خلق شاهکارهای هنری می‌زنند. شاهکارهایی که بیشتر مورد توجه افرادی در آن سوی مرز‌ها قرار گرفته است. به طوری که حاضرند پول‌های هنگفتی بدهند تا با آثار هنرمندان ایرانی برای خود تمدن بسازند.
«لیلا عظیمی‌فهیم» یکی از هنرمندان فعال در رشته تذهیب و نگارگری است که این روز‌ها به خلق آثار ماندگاری می‌پردازد. عظیمی علاوه بر اینکه دستی بر آتش هنر دارد خانه‌دار است و مشغول تربیت فرزند که این کار‌ها مانعی برای دست کشیدن او از این هنر نشده است. این هنرمند قمی از سال ۸۰ کار خود را آغاز کرده و از محضر استادانی چون مقدادی، نجومی، گل محمدی، صادق و پیریایی درس‌ها آموخته است.
تذهیب کامل تنها قرآن نگاشته شده روی چرم به خط نسخ فارسی، تذهیب دوره کامل قرآن خطی متعلق به ۲۰۰ سال قبل با طلای ناب، تذهیب کل زیارت جامعه کبیره متعلق به حرم حضرت علی(ع) و برگزاری نمایشگاه‌های مختلف از جمله فعالیت‌های وی است. با این هنرمند قمی در خصوص نحوه آشنایی‌اش با این هنر و دغدغه‌ها و آرزو‌هایش به گفت‌وگو پرداختیم.

چه شد که به رشته‌های تذهیب و نگارگری روی آوردید؟

فعالیت حرفه‌ای من از سال ۸۰ شروع شد و الآن بیش از ۱۵ سال است که در این رشته مشغولم و به صورت تخصصی تذهیب و در کنارش نگارگری و گل و مرغ کار می‌کنم. تاکنون به فعالیت‌هایی در سطح نمایشگاهی پرداخته‌ام و در نمایشگاه‌های انفرادی و جمعی خوبی که برگزار شده، شرکت کرده‌ام. برای مثال نمایشگاه‌های انفرادی در قم و مجلس شورای اسلامی برپا کرده‌ام و نیز چند تا از آثار من به موزه ایران‌شناسی در کشورهای اروپایی راه پیدا کرده است. اینکه من در مسیر هنر تذهیب قرار گرفته‌ام، موهبت الهی بوده و خیلی خوشحالم که به صورت حرفه‌ای و جدی در این راه گام بر می‌دارم. شاید هنر در زندگی دیگران تأثیر زیادی نداشته باشد اما در زندگی من خیلی مؤثر بوده و فقط به عنوان یک پدیده تفننی به آن نگاه نمی‌کنم.

آیا نشانه‌های علاقه‌مندی به این رشته را از کودکی در خود می‌دیدید؟

از کودکی اهل درس و شاگرد اول بودم؛ اما این چنین هم نبوده است که از کودکی خودم را در هنر کشف کرده باشم. به همین دلیل است که می‌گویم پرداختن به این هنر برای من موهبت الهی است. آشنایی‌ام با تذهیب و نگارگری را مرهون دوستانی هستم که در این رشته کار می‌کردند و به واسطه آن‌ها من نیز علاقه‌ام را کشف کردم و به صورت جدی به آن پرداختم.

رشته‌ای که در دانشگاه خواندید نیز به هنرتان ارتباطی دارد؟

در دانشگاه، رشته ریاضی محض خواندم. رشته ریاضی نیز باعث ایجاد صبر و بالارفتن آستانه تحمل می‌شود که این صبر لازمه کار هنری است. شاید در رشته‌ای مانند نقاشی همه بتوانند، فعالیت کنند اما در نگارگری علاوه بر علاقه، صبر بسیار مهم است.

از آنجا که رشته تذهیب پیوند ناگسستنی با قرآن دارد و حیاتش به این کتاب الهی وابسته است، ارتباط شما به عنوان یک تذهیب‌گر با قرآن چگونه است؟

همان طور که گفتید تذهیب هنری است که با قرآن معنا می‌گیرد و مفهوم اصلی و رشد و تعالی‌اش در کنار این کتاب و مرهون قرآن است. از آرزوهای هر مذهّب این است که قرآن را تذهیب کند. من دو بار موفق به این کار شدم؛ یکی از تذهیب‌ها مربوط به کار روی یک قرآن چرمی است که در یک سال به اتمام رسید و الآن در موزه امام علی(علیه السلام) در نجف قرار دارد.

آیا در این سال‌ها دغدغه و آرزوی محقق‌نشده‌ای در این هنر دارید؟

دغدغه اصلی‌ام این است که نسل حاضر بیشتر به این هنر گرایش داشته باشند و من فکر می‌کنم اگر کسی در یک اتاق دربسته تذهیب کار کند و با کسی کاری نداشته باشد واقعا از نظر فکری رشد می‌کند؛ چون هنری متعالی است. معمولا خواص به این رشته متوجه‌اند و کسانی به درک آن می‌رسند که مشتاق آن هستند. و‌لی کاش همه مردم به این مرحله از درک هنری در‌ خصوص رشته‌های هنری برسند.

اتفاق خاص و جالبی در طول این سال‌ها برایتان پیش آمده که برایمان تعریف کنید؟

روزی یکی از صفحات قرآن را تذهیب می‌کردم و در این حین با یکی از دوستان تلفنی حرف می‌زدم. او برای حل مشکلی مرا به یکی از آیات قرآن ارجاع داد ولی آن را سرسری گرفتم. پس از اینکه گفت‌و‌گویم با آن دوست تمام شد ناگهان قلمم روی صفحه افتاد و لکه‌ای ایجاد شد. آن روز به دلیل مشغله ذهنی حواسم به آیات نبود اما به محض افتادن لکه دیدم روی‌‌‌ همان آیه‌ای افتاده که دوستم مرا به آن ارجاع داد.

با وجود سختی‌ها آیا تا حالا از این کار خسته شدید؟

خیلی از دوستان و آشنایان از من می‌پرسند چقدر گل و مرغ و نگارگری؟ آیا خسته نشدی. من هم در پاسخ به آن‌ها می‌گویم من با این هنر قدسی زنده‌ام.

برنامه روزانه‌تان چگونه است که هم به کار هنری می‌رسید و هم به کار‌های منزل؟

کسانی که راحت طلب‌اند نمی‌توانند در این مسیر به گونه‌ای قدم بردارند که هم به کارهای شخصی خود برسند و هم به کارهای هنری. به همین دلیل بسته به زمان و شرایط گاهی اولویت من کارهای منزل است و گاهی نیز کارهای هنری‌ام. اگر مهمان داشته باشیم کارهای منزل در اولویت قرار می‌گیرند و در روزهای عادی نیز از اول صبح قبل از آنکه اعضای خانواده بیدار شوند، کمی کار می‌کنم و بعد از صبحانه تا ناهار نیز دوباره مشغول به کارهای هنری می‌شوم. از ظهر تا شب هم به همین منوال طی می‌شود. هرچند قبلا کارگاه شخصی داشتم اما الآن به دلیل خانه‌داری آن کارگاه را جمع کردم و تمام امور را در خانه انجام می‌دهم.

نقش همسرتان در موفقیت‌های شما چقدر است؟

از توفیق‌هایی که خدا نصیب من کرده این است که همسرم هم علاقه‌مند به این رشته است و کارهای پژوهشی در مقوله هنرهای مختلف کرده است و حتی بیشتر از من حامیِ من است. من بیشتر ترجیح می‌دهم در کنجی باشم و به کارهای هنری بپردازم اگر ایشان نبودند نمایشگاه‌هایی که تاکنون برگزار شده، اصلا راه‌اندازی نمی‌شد. کارهای مربوط به سایت و فضای مجازی و تبلیغات را نیز ایشان برعهده گرفته‌اند.

به نظر شما چگونه می‌توان مردم را با این رشته آشنا کرد؟

متأسفانه عصر ما عصر هنر کلاسیک نیست. در دوره‌های قبل برای هنرمندان و شاعران ارزش زیادی قائل بودند و بعضا برای انجام اموری مانند تأسیس کتابخانه‌های سلطنتی هم به گسترش هنر‌ها همت می‌گماردند و نیز از هنرمندان حمایت می‌کردند از آن جمله می‌توان به اثر گران‌سنگ ورقه و گلشا، شاهنامه شاه‌طهماسب و… اشاره کرد. کتاب‌آرایی یکی از برنامه‌های ثابت دولت‌مردان بود و برای هدیه به دیگران از این آثار هنری بهره‌مند می‌شدند؛ اما متأسفانه در زمانه ما چنین توجهی از سوی مسئولان آن چنان که باید و شاید صورت نمی‌گیرد. ترس من این است که این دوره بگذرد و چیزی برای آینده‌ها در مقوله امور هنری باقی نماند. چراکه کارهای فاخر هنری، رسانه‌های فرهنگی و آثار تمدنی ملت است.

حمایت‌های دولتی چگونه بوده است؟

من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین حمایت از هنرمندان تدابیری است که بتواند مسیر خلق و ماندگاری آثار فاخر را فراهم کند و هنرمند بتواند متمرکز در رشته‌های خود به پژوهش و مطالعه و انجام آثار ارزنده هنری بپردازد. ظرفیت‌های هنری ایران بسیار غنی و ممتاز است؛ اما در بحث اقتصاد هنر در بسیاری مواقع فقط شعار داده شده است.‌‌
همان طور که در چرخه اقتصاد با پدیده شوم قاچاق مبارزه می‌شود باید در حوزه ورود آثار سخیف و نازلی که با عنوان هنر یا صنایع دستی از خارج به کشور وارد می‌شود اصولی تدوین شود، من نمی‌گویم آثار دیگر کشور‌ها نباید دیده شود اما در بسیاری از موارد بسیار سخیف و نازل است و این به ذائقه بصری مردم آسیب می‌زند. در بعضی کشور‌ها در راستای حمایت از هنر و هنرمند بومی خود اساسا اجازه انجام امور هنری مانند صفحه‌آرایی به غیر، داده نمی‌شود با اینکه نوعا آن سبک به لحاظ ارزش هنری بسیار پایین‌تر از هنر هزار ساله ایرانی است و جالب اینکه خودشان معترف به زیبایی و نفیس بودن نگاره‌های ایرانی‌اند.

شنیدم که کشور‌های حاشیه خلیج فارس پول‌های هنگفتی می‌دهند تا آثار ایرانی‌ها را در اختیار بگیرند؟

آن‌ها چون سابقه تاریخی هنری ندارند، برای ساختن تمدن در کشورهای خود موزه‌های مجهزی درست کرده‌اند. حتی برای خرید آثار فراخوان می‌دهند و کارشناسانی را به کار گرفته‌اند که آثار هنری ایرانی‌ها را رصد می‌کنند. بعید هم نیست چندی بعد به خرید تاریخ ما نیز مبادرت ورزند.

در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید؟

بیشتر مردم برای هدیه دادن ظروف وارداتی می‌خرند و تجمل‌گرایی افراطی در این خصوص دیده می‌شود. کاش مردم ما دید بصری‌شان فرق کند و نگاهشان به اطراف هنری‌تر شود و نه تنها این به هنر بلکه به هنرهای دیگری نیز توجه کنند.
چراکه توجه به این هنرهای ایرانی و اصیل هم کار فرهنگی است و هم باعث می‌شود نسل آینده با این آثار آشنا شوند و اقتصاد هنرمندان جان تازه‌ای بگیرد. هرچند این اواخر صفحات مجازی تأثیری نسبی در معرفی آثار ما به مردم داشته است و علاقه مردم به این صنایع و استقبال از آن را دوچندان کرده است.

2 دیدگاه دربارهٔ «مصاحبه روزنامه همشهری»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا